چقدر صحن شما با صفاست مادرجان
بهشت گوشهٔ صحن شماست مادرجان
حضور سبز ملائک به صحن تو جاریست
شمیم عطر تو بس جان فزاست مادرجان
چه خوب بود اگه قبرت کنار صحنت بود
که زائرِ تو خودِ مرتضیست مادرجان
چه سالها که جدا بودی از علی بانو
نگین کجا ز رکابش جداست مادرجان
نجف به یمن تو رنگ و بوی دیگر یافت
نجف به یمن تو دارالشفاست مادرجان
به خشت خشت تو سوگند دستِ معمارت
به لطف صحن تو مشکل گشاست مادرجان
میان دیدهٔ معمارهای ایرانی
به یاد قبر شما ماجراست مادرجان
” شهر حیدر
صحن مادر
الله اکبر “