نور میبینم بابامو از دور میبینم
من نوه ی علی ام حالا وقت شروع منه
اومده دم غروب اما وقت طلوع منه
آخرین مدافع حرم ثابت شد که مرد خطرم
میجنگم عمو جای پدرم
الله الله الله عبدالله رسیده از راه میجنگم عمو جای پدرم
لا یوم کیومک حسین حلت بفنائک حسین حلت بفنائک حسین
من دلتنگم شبیه قاسم میجنگم
این که داره میاد از خیمه شیر شیر جمله
ذکر لا افارق عمی احلی من العسله
حالا که دم سفرته شمشیره که منتظرته دستای کوچیکم سپرته
داغی روی داغ دلتم خوشبختم که تو بغلتم دستای کوچیکم سپرته
لا یوم کیومک حسین حلت بفنائک حسین حلت بفنائک حسین
یارم عشقم منم علمدار عشقم
کرب و بلا مدینه است امروز میرسه بوی بقیع
روح من و تو از این گودال میره به سوی بقیع
وای از دست و پا زدن ما ده تا مرکب و بدن ما
میشه خاک صحرا کفن ما
آه از آخر سفرمون میره روی نیزه سرمون
میشه خاک صحرا کفن ما
لا یوم کیومک حسین حلت بفنائک حسین حلت بفنائک حسین
لا یوم کیومک حسین حلت بفنائک حسین حلت بفنائک حسین
نور می بینم