یا مرتضی جانم به قربان کلامت
مولا شدی تا عالمی باشد غلامت
نام تو را بردم دلم غرق شعف شد
گفتم علی دل تنگ ایوان نجف شد
از لحظه ای که آمدی بر دل نشستی
دل از شرافتمندی ات صاحب شرف شد
حب تو معیاری برای سر به راهی ست
هر که به تو مهری ندارد ناخلف شد
زهرا خودش روز قیامت دستگیر است
از هر که در راه ولایت جان به کف شد
در فتنه ها باید طرفدار ولی بود
مانند بعضی ها نباید بی طرف شد