تعداد بازدید: ۲۳۲۵
کد خبر: ۴۳۶۱
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۹ - 02 May 1401
گزارش بارگاه امام حسین علیه السلام - قسمت نهم

بنای بقعه در عصر ایلخانان مغول

بنای بقعه در عصر ایلخانان مغول

بنای حرم امام حسین (ع) تا سده هشتم همچنان پا برجا ماند بی آنکه به آن آسیبی رسد یا از رونق و جمالش کاسته شود؛ تا اینکه در سال ۷۵۷ (ه.ق) معز الدین اویس بن شیخ حسن جلاتری از نوادگان هولاكو به قدرت رسید. وی در سال ۷۶۷ (ه. ق) بنای مسجد و حرم را نوسازی کرد و بر فراز ضریح مطهر گنبدی نیم دایره ای بنا نهاد. این گنبد بر چهار طاق در چهار سمت مضجع امام استوار بود و سمت بیرونی هر یک از این طاقها رواقی از رواقهای حرم را تشکیل می داد. گنبدی بلند بر این چهار طاق ساخته شد و شکل هندسی بدیعی را تشکیل داد که به خوبی تصویری روشن از پیشرفت هنری و چیره دستی مسلمانان در ساختن بناهای ماندگار را به نمایش می گذارد.

این بنا که یکی از پسران اویس به نام احمد آن را در سال ۷۸۶(ه. ق) تکمیل کرد؛ به گونه ای بود که اگر کسی بیرون از آن و در سمت در قبله می ایستاد تمام حرم و مضجع و ضریح امام را به طور کامل می دید و افزون بر این، امکان گردش زائران بر گرد ضریح وجود داشت، درست برعكس وضع موجود که امکان طواف بر گرد مزار شهیدان وجود ندارد. تا پیش از سال (۱۹۴۷ م). در سمت جنوب غربی حرم، جایی که در بالاسر ضریح مطهر قرار می گیرد و آن را محل «نخل مریم» نامند، محرابی بود که با سنگهای روشن مرمرین به سان آیینه آذین یافته بود. بر یکی از ستون ها در کنار همین محراب، تاریخ بنای حرم را نوشته بودند.

همچنین در داخل آن محراب، قطعه سنگ سیاهی دایره شکل و به قطر تقریبی40 سانتی متر وجود داشت که در حفاری های دهه های پیشین در حرم مطهر بدان دست یافته و تنها و تنها برای برکت و تیمن آن را در وسط محراب نصب کرده بودند.(1)

 البته درباره این سنگ روایت های دیگری هم وجود دارد، از آن جمله اینکه در کتاب « بغية النبلاء» آمده است: « از امام سجاد (ع) روایت شده است که فرمود: خداوند در قرآن فرموده است که چون مریم خواست عیسی را به دنیا آورد، از مردم دوری جست و به گونه ای اعجازی به کربلا و کنار نهر فرات رفت. آنجا مسیح در نزدیکی جایی که مرقد امام حسین (ع) است، دیده بر جهان گشود و مریم نیز همان شب به دمشق بازگشت.»

این روایت هم مضمون است با روایتی از امام باقر (ع) که فرموده اند: در نزدیکی قبر امام حسین (ع) صخره ای در دیوار جای گرفته که به اتفاق ساکنان این سامان، سر حسین (ع) بر روی آن از تن جدا شده است. همچنین می گویند: مسیح نیز بر همین صخره به دنیا آمده است .(2)

البته، همان گونه که یادآور شدیم ، این محراب و همچنین نقش و نوشته هایش در سال (۱۹۴۷م). از میان رفته و امروزه از آن اثری نیست. در این تاریخ که با سال ۱۲۱۶( ه.ق). برابر است وهابیان به رهبری سعود بن عبدالعزیز آل سعود به کربلا یورش آوردند و پس از سلطه بر این شهر، آن ستون و نوشته های موجود بر آن را از میان بردند. البته در سند نوشته محمد بن زویر سلیمانی که بیش از یورش وهابیان نوشته شده، این تاریخ ذکر شده است.

همچنین در خلال تعمیرات بناهای حرم امام حسین (ع) کتیبه هایی به عمق ۶۰ سانتی متر در درون دیوار پیدا شده است. این دیوار ها در گذر زمان قدری آسیب دیده و در سال ۱۲۵۹ (ه. ق) دیواری دیگر برای تقویت آن با همان نقشها در کنارش ساخته اند. در کتیبه هایی که در لایه زیرین قرار گرفته و به دیوار قدیمی تعلق دارد، کلمه «اویس بن» به چشم می خورد. گفتنی است اویس جلائری در سال ۷۷۴ (ه. ق) در گذشت و نتوانست نوسازی حرم را به پایان برساند. از همین روی فرزندش احمد جلائری ادامه نوسازی را بر عهده گرفت. وی ایوان روبروی صحن را که به ایوان طلا مشهور است و همچنین مسجد صحن، را که به شکل مربعی بر گرد حرم قرار گرفته است ساخت، چونان که به آراستن روقا ها و داخل حرم به وسیله آینه کاری و خاتم کاری و نیز کاشی های کاشانی که بر آنها منظره هایی طبیعی نقش بسته اهتمام ورزید و حاصل کار او به حرم جلوه آسمانی دیگری بخشید.

افزون بر این، کاشیها کتیبه هایی منقوش به آیات و سوره های قرآن کریم و همچنین کتیبه هایی بر دیوارهای رواقها به چشم می خورد که از جمله آن می توان از کتیبه ای یاد کرد که صبری هلالی آن را به خط ثلث زیبایی نوشته و سوره دهر را در بر می گیرد.

به فرمان سلطان احمد جلائری ، دو گلدسته حرم را نیز به آجرهای زرد کاشانی آراستند و تاریخ بنا را بر ساقه گلدسته ها به زبان فارسی و در قالب حروف ابجد، با عبارت «دو ستون زرین» نوشتند. این عبارت در حساب ابجار عدد ۷۹۳ را می نمایاند. به هر روی ، بنای حرم مطهر امام حسین (ع) مشتمل بر صحن ، ایوان ، رواق و بخش داخلی حرم است و مضجع شریف امام نیز در میان همین قسمت قرار دارد و بر فراز آن گنبد حرم و در دو سوی آن دو گلدسته آذین یافته به طلاست. این بنا به خوبی از چیره دستی معماران خبر می دهد و آیتی از آیت های هنر اسلامی را به نمایش می گذارد. غازان خان و اولجایتو ، از ایلخانان مسلمان و شیعه مغول ، به زیارت کربلا رفته هدیه های فراوانی به آن بقعه و بارگاه تقدیم کردند.

ارغوان شاه نیز با  کندن کانال و مجراهایی آب فرات را به داخل کربلا هدایت کرد تا کار کشاورزی رونق یابد و بناهای متبرکه آن سامان آبادانی گیرد.(3)

اولجاتیو، که نام مسلمانی اش سلطان محمد خدابنده بود و به شیعه گرایش یافت، قصد آن داشت تا قبر امام حسین (ع) و امام علی (ع) را از کربلا و نجف به ایران وسعید سلطانیه منتقل سازد لذا گنبد و مقامی در سلطانیه ، نزدیک زنجان برپا کرد و مکانی را برای دفن جنازه های انتقالی قرار داد، اما عالمان شیعه او را از این کار بازداشتند و حرمت نبش قبر را برای او بیان کردند و او از این تصميم منصرف شد.|

ابن بطوطه، که در این دوران به شخصه حرم و بقعه مبارك را دیده است.

از قندیل های زرین و سیمین بر روی ضریح و پرده های حریر بر درهای آن سخن می گوید.(80) در سال ۹۰۴ (ه. ق) . قبل از آغاز حکومت صفویه، وقف نامه ای به آن تاریخ روی سنگی در داخل ضریح مزار شهیدان قرار داشت که در سال های اخیر کشف شده است. در این سنگ نبشته وقف نامه فردی به نام شیخ امین الدین مبنی بر وقف زمین ها و املاک مجاور زمین های جعفريات در شمال حرم امام حسین (ع) ثبت شده است.(5)

اما علت آمدن سلطان اویس جلایری به عراق و ماجرای «مناره عبد» به این شرح است که سلطان اویس، بعد از پدرش شیخ حسن بنیان گذار سلسله جلایریه که پایتختش تبریز بود به حکومت عراق و خراسان رسید و غلام خود «امیر مرجان» که تاریخ حبیب السیر از او، بدین گونه نام برده؛ اما به «مرجان» شهرت دارد و مسجد جامع مرجان ، واقع در اول بازار شورجه بغداد، متعلق به وی است  را به استانداری بغداد گمارد، ولی مرجان تصمیم گرفت، عراق را از حکومت مرکزی جدا کند و از روی همین پرچم مخالفت برافراشت و از فرمانبرداری صاحب اختیار خود، سرپیچی کرد.

سلطان اویس نیز برای اینکه او را ادب کند و سر جای خودش بنشاند، سپاه مجهزی را به جانب عراق، گسیل داشت و چون به نزدیک بغداد رسید، مرجان به سبب پراکندگی یاران و هم پیمانانش، نتوانست مقاومت کند و چاره ای جز تسلیم نداشت. ولی تسلیم شدن او به سلطان اویس نیز به چیزی ، جز کشته شدن او منتهی نمی گشت، لذا با با یاران نزدیک خود، مشورت کرد که نظر آنان پناهندگی به حرم امام حسین (ع) بود.

به همین جهت ، مرجان، همه چیز خود را برداشت و به کربلا گریخت. سلطان اویس نیز پیروزمندانه ، وارد بغداد شد. ابن کثیر شامی، این مطالب را عینا ، نقل کرده و گفته است: و در این ماه (شعبان سال ۷۶۷ ه) خبر رسید که سلطان اویس، پسر شیخ حسن جلایری پادشاه عراق و خراسان، بغداد را از مرجان سرکش که کارگزار وی در آنجا بود و از فرمان سلطان سرپیچی نمود، باز پس گرفت. زیرا او با سپاه گرانی، رهسپار بغداد گردید و مرجان پا به فرار گذاشت و سلطان اویس، فاتحانه به بغداد آمد و آن روز، دیدنی بود(6)

مرجان نیز با فرار از بغداد، به کربلا رفت و به حرم امام حسین (ع) پناه برد و با مال و ثروت خود، به ساخت و ساز یک مناره تک در گوشه شرقی حائر که به «مناره عبد» مشهور است و یک مسجد در کنار آن، مبادرت کرد و املاک خود در بغداد، کربلا، رحاليه ، عین التمر و غیر آن را وقف حرم امام حسین (ع) نمود تا در آمد آنها، صرف مناره و مسجد منسوب به وی گردد.

وقتی سلطان اویس از حقیقت کار مرجان، آگاه شد و دانست که او ، تمام دارایی خود را به حرم امام حسین (ع) بخشیده است ، از مجازات او صرف نظر کرد و دستور داد، وی را حاضر کردند و مرجان را به خاطر کارهای نیکش مورد تکریم و احترام قرارداد و پست و مقامش را به او باز گرداند.

ابن کثیر شامی، به دلیل هم زمانی با سلطان اویس و مرجان و آگاهی از حوادث و رویدادهای آن زمان با دیدن و شنیدن چه اینکه هفت سال بعد از آن حادثه، در گذشته است این مطلب را به صورت خلاصه و کوتاه، نقل کرده و گفته است : پس از اینکه سلطان اویس، بغداد را از مرجان سرکش پس گرفت، او را به حضور طلبید و احترامش کرد و پست استانداری را به وی، باز گرداند و هر دو، هم صدا شدند که اصل فتنه، مربوط به سردار احمد، برادر وزیر است. لذا سلطان اویس، سردار احمد را فراخواند و با یک ضربت شکمش را درید و به یکی از فرماندهان خود دستور داد، او را به قتل برساند.(7)

هنگامی که سلطان اویس، اقدامات غلام خود (مرجان) نسبت به گرامی داشت شعائر حائر مقدس و صرف مال و ثروت و وقف املاک خود، بر آن را مشاهده نمود و دریافت که باید خود در انجام این کارها، پیشدستی می کرده است.

چنان که پیشتر گفته شد دست به کار تجدید بنای حائر مقدس گردید. پسران او، سلطان حسین و سلطان احمد، کار پدر را در تکمیل و توسعه ساختمان حائر دنبال کردند..

با این وجود مناره عبد در سال (۱۳۵۲ ه ) به واسطه دست اندازی به موقوفات فراوان آن، ناجوانمردانه ویران گردید

 

 

منابع داخل متن

: مدينة الحسين، ج ۱، ص ۵۴ محمد حسن آل کلیددار 1

2: بغية النبلاء ، في تاريخ کربلا، ص 71ابراهيم شمس الدین قزوینی

3: حوله في أماكن المقدمه ، موسوی زنجانی، میں ۸۴

4: سفرنامه، ابن بطوطه، ص ۲۷۳

5: تاریخ مرقد الحسين و العباس ، آل طعمه ، ص ۸۶

6: البدایه و النهایه ، ابن کثیر شامی، ج ۱۴، ص ۳۲۰

7: البدایه و النهایه ، ابن کثیر شامی، ج ۱۴، ص ۳۱۹

 

 

منبع: کتاب سیر تاریخی بارگاه امام حسین(ع)

نویسنده:خانم مینو قهرمان

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
ویدیو